زمانی برای تفکر

سینما،رسانه،اندیشه

زمانی برای تفکر

سینما،رسانه،اندیشه

گزارشی از یک سفر

 

                             سفر به دیار نخلستان ها   

سفر به دیار نخلستان ها دوست داشتنی بود و خاطره انگیز.این سفر آنقدر به یاد ماندنی بود که در بازگشت دلم را در میان نخلستان های سر به فلک کشیده و صمیمیت مردمان آن، جا گذاشتم.

روز اول:  

سفرم را از شهرستان  جم آغاز می کنم.در بدو ورود به شهر و از نمای دورادور آن مسجدی بزرگ و زیبا دلم را نوازش می دهد.مسجدی با گنبد و گلدسته ای آبی و نقوش اسلیمی که در برابر آفتاب گرم بهاری درخششی خاص به خود گرفته است،که خود می تواند نمادی برای این شهر باشد.

اقتصاد شهرستان جم بیشتر وابسته به پالایشگاه فجر است.پالایشگاهی که زمانی جزو بزرگترین پالایشگاههای جهان محسوب می شد اما سرعت زیاد تکنولوژی این پالایشگاه را جا گذاشت.اما اکنون نیز این پالایشگاه همچنان عظمت خود را دارد.

روز دوم:

به شهر کوچک ریز می رسیم.ریز شهری کوچک است که هنوز نمایه هایی از سنت را به همراه دارد و به نظر میرسد مردمان این شهر نیز هنوز به صورت کامل از نمایه های کلاسیک شهر دست نشسته اند و بی اعتقاد به گذشتگان نیستند. خانه های کاه گل همچنان شکل و شمایل گذشتگان ریز را در اذهان یادآوری میکند.هر چند جوامع به سمت مدرنیسم حرکت می کنند اما قدیمی های این شهر همچنان با اصرار بر لباس های سنتی و محلی سعی در حفظ اصالت خود را دارند.  

ریز،شهری پر از صمیمیت و همدلی با مردمانی مهربان و مهمان نواز.شهری به دور از دغدغه های شهری مدرن و آداب و رسومی خارج از تکلف های شهری.مردمی که رابطه هایشان بسیار ساده  و بدون هیچ تکلفی شکل می گیرد.اینجا انگار همه با همه خویشاوند و برادرند.هنوز صمیمیت و حقیقت را که حلقه گمشده ای درمیان مردمان شهر های بزرگ است و آن را در همهمه های شهری به فراموشی سپرده اندرا می توان در اینجا یافت.شاید اینها همه نماد عقیده زندگی مردم این دیار باشد.

روز سوم: شبهای نخلستان

شبهای ریز زیباست.شاید این به خاطر آسمان پرستاره اش باشد و شاید هم راز این شبها در دل نخلستان هایی نهفته باشد که تا دل آسمان کشیده شده اند و در نسیم بهاری رقص کنان نجوایی زیبا و گوش نواز سر می دهند و زیبایی های خود را جلوه گری می کنند و فریاد می زنند.

شب را در جنگل می مانم،در کنار رودخانه و جنگلی زیبا به نام گلوبردکان.تجربه ی یک شب مهتابی در کنار معجزه مانوس خداوند یعنی طبیعت خاطره ای خوش را برایم رقم می زند.قدم زدن در دل شب و در میان نور سفید مهتاب که از میان نخلستان ها بر زمین میریزد و گوش دادن به سکوت شب و سرود شبانه جیرجیرک ها که به جنگ آرامش شب می روند و سکوت شب را می درند دوست داشتنی و خاطره ائگیز است.شاید رمز این سفر در همین جا نهفته باشد.در میان همین سکوت و همین نجوای شبانه پرندگان و جیرجیرک ها و درختان و رودخانه. شاید در دل همین شبهای آرام و بدور از هیاهو و شلوغی روز بتوان حقیقت را بهتر جست.

روز چهارم: 

سفرم را از ریز به بندر طاهری ادامه می دهم.با گذر از کوهی بلند  و دیدن منظره های وجد آور بهار، به قله کوه می رسیم . ناگهان دریا نمایان می شود و منظره ای زیبا شکل می گیرد.ناخودآگاه دلم شوق دریا می گیرد.نگاه مبهوت خود را به عظمت دریا می سپارم،نگاهم تا دوردستهای دریا می رود و  در همانجا گم می شود.در برابر این عظمت گم شدن چیز عجیبی نیست.شاید این دریا نیز درسی برایم دارد.

دریا از این بالا چقدر زیباست.

روزپنجم:عسلویه پایتخت صنعت و تکنولوژی

 مقصد بعدی ما عسلویه است. برای رسیدن به عسلویه از چند روستا رد می شویم.روستاهایی با قدمت های چند هزار ساله که هنوز خرابه هایی از آنها را می توان یافت.

در کنار بنایی تاریخی ایستاده ام،وقتی با پرس و جو متوجه شدم این بنا متعلق به بیش از دوهزار سال پیش است خودم را در میان عظمت نهفته در دل این خاک و عظمت تاریخ گذشته بر این دیار گم می کنم.واقعا تاریخ گذشته بر این دیار و نهفته در دل این خاک حیرت آور است.بناهایی با قدمتی به بلندای تاریخ.

به عسلویه می رسیم.اینجا شاید قلب اقتصاد سرزمین پهناور من یعنی ایران باشد.عظمت این شهر برایم عجبیب بود.منطقه ی بزرگ پر از لوله های آهنی و دود و آلودگی و مشعل هایی از آتش که گرمایش را تا فاصله زیاد می توانی حس کنی.در کنار این عظمت نیز عکسی به یادگار می اندازم.

خورشید کم کم در حال غروب است.انگار دوباره وقت برای من تمام شده است.نگاهم را به غروب می سپارم.غروب خورشید در میان گرد و غبار و آلودگی های شهر عسلویه و انعکاس آن بر خلیج همیشه فارس   و فرو رفتن تدریجی در آب دریا، تماشایی است.همین طور که محو در خداحافظی خورشید هستم به همراه همراهان در کنار غروب خورشید و عظمت عسلویه عکسی به یادگار می اندازم.

گزارش نمایشگاه زیست

◄مسئولان دانشگاه مانع از حضور اساتید شیراز و دانشگاه آزاد و حتی تبلیغ برای نمایشگاه شدند.

◄در راه برگزاری نمایشگاه برخوردهایی از مسئولین سر زد که ذوق ما را برای فعالیت های بعدی کور کرد.

◄ با این که برای تک تک مسئولان دعوت نامه ارسال شد اما باز هم با کم لطفی و عدم حضور آنها در نمایشگاه روبرو شدیم.

◄در ابتدا مسئولان به کار بها نمی دادند و کار ما را دست کم میگرفتند

گزارش تحلیلی از نمایشگاه زیست

نمایشگاه به نظر ساده میرسید اما وقتی پای توضیحات دانشجویان  زیست می نشینیم به کیفیت و سطح بالای آن پی می بریم.

به این نمایشگاه از جنبه های مختلف می توان نگاه کرد.یکی این که به عنوان اولین نمایشگاه تخصصی دانشگاه بود و از طرفی مدتی بود که از چنین حرکت های خود جوش دانشجویی خبری نبود و اگر هم بود در حد حرف بود نه عمل.اما خوشبختانه استارت این کار زده شد و قدم اول را دانشجویان انجمن زیست شناسی محکم برداشتند تا ثابت کنند پیام نور فیروزآباد هنوز هم زنده است و در حاشیه نیست.اما در این راه مشکلات بسیاری هم بود که برگزار کنندگان بسیار گله داشتند تا جایی که یکی از آنها با گریه و بغض مشکلات را بیان می کرد.

باز هم همان مشکل همیشگی و عدم هماهنگی بین مسئولان دانشگاه که این بار گریبان برگزار کنندگان نمایشگاه را گرفت و مشکلات را چند برابر کرد و این هماهنگی ها!! تا جایی بود که بایستی به نگهبانی هم در این مورد اعلام می شد.

همان کاغذ بازی ها و معطل کردن های بی جا و الکی که رئیس محترم جمهور آقای احمدی نژاد در صدد از بین بردن آن بود و هست.

این ناهماهنگی ها تا جایی بود که یک روز قبل از برپایی نمایشگاه اعلام کردند کتابخانه را نمی توانیم در اختیارتان قرار دهیم.

اما مساله چیز دیگری است .در اصل مسئولان توانایی انجام کار را دارند اما انگار نمی خواهند کار را انجام دهند.

از دیگر مشکلات موجود و قابل بررسی در این خصوص  فقدان مکانی مناسب برای برگزاری چنین نمایشگاهی بود.

نکته جالب دیگری که در نمایشگاه به چشم می خورد و می توان از نقاط قوت آن نام برد و بازدید کنندگان را مشتاق تر می کرد ،تقسیم نمایشگاه به بخش های مختلف بود.برای مثال ایستگاه جانوری ،ایستگاه تشریح،ایستگاه گیاهی و ... از بخش های موجود در این نمایشگاه بود که طبق آمار، ایستگاه تشریح جذابیت بیشتری برای بازدید کنندگان و دانشجویان داشت.

اما در راه تبلیغات که مهمترین و تنها راه اطلاع رسانی برای برگزاری نمایشگاه بود نیز مشکلاتی وجود داشت که باز هم به علت عدم همکاری مسئولان در جهت اعلام برگزاری نمایشگاه و تبلیغ جهت اطلاع رسانی به دانشجویان  و عدم در اختیار گذاشتن بوردهای فراوان و بی مصرف و خالی دانشگاه برای تبلیغات این نمایشگاه با مشکل مواجه شدند.

برگزار کنندگان نمایشگاه همچنین طبق نظر سنجی هایی  که انجام دادند از رضایت 96درصدی دانشجویان از نمایشگاه خبر دادند و افزودند در این راه کم لطفی های دانشجویان بود اما در کنار آن مشتاقان زیادی هم بودند که ما را به ادامه راه امیدوار می کردند. در ادامه نیز سه نقطه از طرف دانشجویان انجمن زیست شناسی از مسئولان و اساتید حمایت کننده از جمله خانم نزهت و آقای صفاری که در جهت ایجاد این نمایشگاه همکاری بسیاری داشتند تشکر می کند.

طبق این گزارش و صحبت های انجام شده به نظر می رسد مهمترین و اصلی ترین مشکل موجود در اجرایی و عملی کردن چنین کارهایی عدم حمایت مناسب و کافی مسئولین می باشد.مسئولان به جای از بین بردن موانع از سر راه دانشجویان در راه  ایجاد موانع قدم بر می دارند.

آنها نه تنها به این جنبش ها و حرکتهای خود جوش دانشجویی بهاء نمی دهند بلکه خود نیز مانعی برای ایجاد آن می شوند و یکی از دلایل عقب ماندگی پیام نور از عرصه های علمی برخوردهای این چنینی با این حرکت ها و در نهایت خاموش کردن آتش علم و حرکتهای علمی می باشد.

اما ما امیدواریم این حرکت شروعی باشد برای حرکتهای بعدی دانشجویان.

اکنون ساعت 12 و نیم بامداد 5شنبه 21آذر87 است و من در گیر تهیه گزارش برای ویژه نامه هستم. بیشتر نارضایتی  هم از عدم هماهنگی بین مسئولان و پاس دادن به دیگری..... 

اصلا بی خی خی 

 ویژه نامه زمستان ۸۷ - گزارش نمایشگاه زیست شناسی