زمانی برای تفکر

سینما،رسانه،اندیشه

زمانی برای تفکر

سینما،رسانه،اندیشه

شبی با بی بی سی(طنز)

شبی با بی بی سی

دوم دودوم دوف تقتق  دوم داراراراراراااااام ریم رامرام تق دوف تق تق دووووووف (صدای تیتراژ آغاز برنامه)

مجری: با درود و بدون نام و یاد خدا. با شما هستیم با یکی دیگه از سری برنامه های میزگردی با شما از شبکه صدای لندن(BBC).

داراراراراراااااام ریم دودوم دوف دوف  دوم رارارارم بوووف (موزیک و تصویر)

مجری: بله در روز 22 بهمن شاهد بودیم که میلیون ها نه بلکه میلیارد ها انسان آزاده ی ایرانی در خیابان های تهران و شیراز و غیره تجمع کردند و هی شعار بر علیه حکومت دادند.جمعیت اونقدر بلند فریاد می زد که اصلا مضمون شعار ها معلوم نیود برای همین هم ما نتوانستیم شعار ها را به زبان این وری ترجمه کنیم.

وق وق دوف دوف دی دی دیش له له  دیم دودوم  دودوم رارارارم (موزیک و تصویر)

خب دوستان خوشگل من، امشب به عنوان کارشناس در خدمت یه نفر هستیم به اسم بها ا... مهاجرانی.بفرمایید.

بهاا... : بله.من هم از ته و توی دلم به همه ی خوشکلای عالم سلام عرض می کنم. و به عنوان شخصی که سابقه زندانی شدن در ایران را دارم از همین تریبون به همه اعلام می کنم که مردم ایران باید سینه سپر کنند و همه چیز را بشکونند و بگن که تقلب شده و همه چیز را آتیش بزنند و هر غلطی می تونن بکنن.به کسی هم مربوط نیست من برای چی زندان بودم.

مجری: آقای بها ا... از شما خواهش میشه  خونسردی خودتون رو حفظ کنید برای قلبتون ضرر داره.بفرمایید آب.

بها ا...: بله متشکرم که اقلا شما به فکر من هستید. بله داشتم ور می زدم.بنده به عنوان کسی که از این نظام و مردم تو گوشی خوردم اعلام می کنم که ما برای استقرار آزادی و دموکراسی و از این قرتی بازی ها باید بریزیم تو خیابان ها.ریختن به خیابان از شما و حمایت از ما.آتش زدن از شما و حمایت از ما.

مجری: خب مث اینکه یکی تو تلفن و روی خط هستند. بفرمایید عزیز خوشکلم.

بیننده:درووووود.

مجری:درووووووود خوشکل خودم.بگو عزیز دلم.جانم ،بمیرم برات.

بیننده: من ندا هستم از ایران.مجرد هستم و اصلا هم قصد ازدواج ندارم.آقای مهاجرانی پس چرا نمی یاید ما رو نجات بدین.من امشب با بوی فرند هام رفتم سه تا ماشین آتیش زدم.کلللللی هم شعار دادم.کلی هم صفا داد.یعنی رفتیم صفا سیتی.

مجری:باریکلا عزیز دلم.همین جوری ادامه بدید ما حتما حتما پشت سرتون هستیم و از شما با تمام قدرت حمایت می کنم.شما ادامه بدید ما هم خودمون رو میرسونیم میدون آزادی.

بووووووووووووووووووووووووووق

مجری:بیننده دیگری تو خطن.بگو عزیز دلم.قربونت برم الهی.

بیننده:هاااااااااای .

مجری:دروووود عزیز من.معرفی کن خودتو و بگو  داشتی چه کار می کردی.

بیننده:من سولماز هستم ولی بچه ها بهم می کن سولی. از سوسول آباد تهران تماس میگیرم .خاستم بگم سگ من برنامتون رو خیییییلی دوست داره.وقتی مجری رو نشون می ده میره و مانیتور رو لیس می زنه.واقعا جالبه...

بوووووووووووووووق

مجری:بله متشکرم از بیننده خوبم.آقای بها ا.... تحلیلتون از این صحبت بیننده عزیز دل چیه؟

بها ا... : من واقعا متاسف شدم از این که آزادی در ایران نیست.چرا آزادی نیست آخه؟  و چرا تقب شده؟

مجری:آخرین بیننده پشت خطن.بفرما جیگرم.

بیننده: سلام .اشتراک 198  دو تا پیتزا می خاستم با دو تا نوشابه سیاه.

بوووووووووووووووووق

مجری: بله متشکرم از بیننده عزیز مون که این قدر عمیق و غیر مستقیم صحبت می کنند.آقای مهاجرانی تحلیلتون از بیانات دوستمون چی بود.

بها ا... : بله،واقعا من متاثر شدم از صحبت های عزیز دوست داشتنی و بوسیدنی خودمون که بی پرده همه مسائل را با ما در میان گذاشتن.این که ایشون نوشابه سیاه میل میکنند خبر از وضعیت سیاه در جامعه ایران میده و به نوعی نشانگر تیرگی اوضاع داخلی و روح خفقان حاکم بر جامعه است و من اصولا معتقدم که همییشه تقلب شده و می شه و خواهد شد.

خب جناب بها ا.. از اتاق فرمان اشاره می‌کنند که وقت برنامه تمام شده. در پایان اگر صحبتی و ناگفته‌ای در مورد انتخابات و اوضاع سیاه و خفقان و بی‌ادب و بی تربیتی در ایران دارید بفرمایید.

بها ا... : نخیر من صحبتی ندارم فقط معتقدم که تقلب شده.اصلا کلا و واقعا تقلب شده.من خودم دیدم که تقلب شده.

مجری: بسیار سپاسگزارم جناب بها ا.... به امید اینکه ایرانی خشگل داشته باشم.به امید ایرانی که حقوق بشر را رعایت کنه و ایرانی آزاد از هفت دولت.برنامه رو با یک ترانه از مانی ساسکن بای بای می‌کنم.

(ترانه با صدای مانی ساسکن و پس تاز و موسین حوخده)

او او او اوه مای گاد/بیا قربونت برم ،با هم بریم برقصیم/خشگل بیا برقصیم!از هیشکی هم نترسیم!!!

من و تو همیشه/ تو و من همیشه/ بیا بریم تو بیشه/آره آره آرررره / آخه تا سه نشه بازی نمی‌شه... 

 

ستون ۵ دانشگاه(شماره ۱۰۴)

الجنگ‌؛و ما ادراک ماالجنگ (طنز)

الجنگ‌؛و ما ادراک ماالجنگ 

 

به دنبال چرندیات مستر اوباما در مورد حمله هسته ای به ایران سیستم جاسوسی امنیتی سه نقطه مدارکی را از این جلسه محرمانه جمع آوری کرده است که در جهت افشاگری خوی پلید غرب و استکبار جهانی در اختیار عموم قرار می گیرد.

چند شب یا چند روز پیش  در اونور مرزها در دیار کفر چند تن از سران فتنه در غرب درون  اتاقی مربع شکل دور میز بیضی شکلی میزگردی علیه ایران گرفتند که مشروح این میزگرد توسط  نفوذ ی ها و نیروهای اطلاعاتی و امنیتیمان که در همین سه نقطه آموزش دیده اند رصد و کشف شد.در زیر مشروح این میزگرد بیضی شکل را می خوانید:

اوباما:متاسفانه بدبخت شدیم رفت.

بنیامین نتانیاهو: هی بهتون گفتم یه کاری کنید هی کاری نکردید.حالا دیدید که ایران دور برداشته.دو روز دیگه میاد پته ی هممون رو میریزه رو آب. گفتم بهتون که با بچه خاورمیانه نباید کل بندازین و شوخی کنین،گوش نکردید.

بانو هیلاری کلینتن:حالا میگید چه خاکی بر سرمون بزنیم؟

اوباما:من یه راه حل دارم.توی قانون ما اومده که «دنیا ارث بابامونه و هر کاری خواستیم می تونیم سرش در بیاریم» در نتیجه ما همین فردا با هصته هامون به ایران همله می کنیم.

بانو هیلاری: اولا که حمله هست نه همله.دوما هسته هست نه هصته،سوما خب این درست ولی ما باید یه مهره جدیدتر ازشیخ و میر و ممد توی ایران داشته باشیم تا موج دوم فتنه تو جمهوری اسلامی ایران رو کلید بزنن.

رابرت گیتس: شیخ خوب گزینه ای هستاااااا!!!!

هیلاری: برو بابا تو هم. اگه شیخ رو بیاریم یییهوووو فردا میاد  اعاده حیثیت کنه و می گه بهم تجاوز شده،اون موقع خر بیار و اوباما ببر.ما باید از میر و شیخ و ممد عبور کنیم.گزینه های بهتری هم پیدا میشه.

نتانیاهو: : منم موافقم،هیلاری راست میگه .

اوباما: خاک تو سرت هیلاری،هی بهت گفتم به بچه ها بگو ندا رو نکشن،گوش نکردی. حالا بشین و دنبال مهره نسوخته بگرد.آخه ندا به این خوبی چرا کشتیمش؟

بنیامین : منم با اوبی موافقم چرا کشتیمش.

هیلاری: اوبی جون تو سیاهی ، این چیزا رو نمی فهمی.

اوباما:حالا نظرتون درباره همله به ایران چیه؟

گیتس: اولا حمله درسته نه همله، دوما حمله با چه بهانه ای؟

اوباما: خب ما هر جا نفت باشه مشکل حقوق بشر داریم.ایران هم  که هر جاش رو سوراخ کنی یا نفت میزنه بیرون یا گاز.بهونه از این بهتر ؟ تازه ما باید بریم توی ایران و برای مردمش دموکراسی و آزادی به ارمغان بیاریم.

بنیامین: من موافق حمله هستم.

هیلاری: باز تو حرف زدی اوبی .آخه با ملتی که توی 13 روز نوروز 120 میلیون نفر سفر می کنن می شه شوخی کرد؟

گوردن بروون: بابا اینا همش تقلب می کنن.حکومت اومده به مردم ساندیس داده تا برن سفر تا ما رو بترسونن.

بنیامین: آره منم موافقم.اینا مردم رو با اتوبوس های حکومتی می برن سفر.اینا ملت ایران نیستن.همه 120 میلیون سفر رو خودشون انجام دادن.

هیلاری: اوبی جون گزینه ای غیر از حمله هم هست؟

اوباما: تحریم.

بنیامین نتانیاهو: منم موافق تحریمم.تحریم خیلی خوبه. هم خوش میگذره هم ساده هست تازه دور همیم میگیم و میخندیم.

هیلاری: بابا تحریم دیگه برای مردم ایران خاطره شده.31 سال وقت خودمون رو تلف کردیم  و هی تحریم کردیم هیچ نتیجه ای نداد.فقط خودمون رو اسکل کردیم.

اوباما: اصلا بزار یه تهدید تخ.... بزنیم ببینیم عکس العمل ایران چیه.پس این سلاح های ثلح آمیز هصته ایمون رو  برای کی گذاشتیم؟

هیلاری: اوبی جون خرمون کردی رفتااا.تو اول برو الفبای حمله کردن و صلح گفتن رو یاد بگیر بعد بیو بوگو حمله کنیم به ایران.

بعدشم،این همه ایران رو تهدید کردیم چی شد جز اینکه به ریش نداشتمون خندیدند.اصلا ایران ما رو جزو آدمیزاد حساب نمی کنه.البته از وقتی احمدی نژاد اومد همه چیز به هم ریختااا وگرنه قبل از محمود  همه چیز خوب پیش می رفت.

اوباما:آره دیگه خطر هم پیش ایران احساس خطر میکنه.من که عقلم به جایی قد نمیده.نمی دونم با ایران چی کار کنیم دیگه.

بنیامین :منم موافقم آخه منم هر چی فکر کردم عقلم به جایی راه نداد.

هیلاری:اِاِاِاِاِاِاِ .  مگه شما عقل هم دارین.

گوردن بروون:چرا دری وری میگی ضییفه(همون ضعیفه ی سابق)     ّ@#$$ّّ*&*%%

(متاسفانه در این لحظه سیستم امنیتی جاسوسی ما توسط بچه های سیا لو رفت و باقی جلسه فعلا در دسترس نیست) 

 

ستون ۵ دانشگاه-۱۰۶

نیازمندی ها(طنز)

من قصد ازدواج ندارم

از آنجا که امیر خطیر و خطرناک و همچنین شیرین و اسفناک ازدواج از مهمترین اصول اجتماعی و سیاسی و تربیتی ، و همچنین تشکیل خانواده از مهمترین و بنیادیترین ساختارهای اجتماعی است و همچنین وجود یک انسان مجرد بسیار خطرناک محسوب می شود لذا بنده با این که قصد ازدواج ندارم ولی حالا که این قدر اسرار می کنید از همین تریبون اعلام آمادگی کامل جهت ازدواج می کنم منتها به شرطها و شروطها:

اول این که به دلیل رشد فاجعه بر انگیز آمار طلاق بنده قصد ازدواج ندارم. مهریه هم نمیدم.

دوم این که به علت عدم تناسب میزان دخترها و پسرها بنده از خود گذشتگی کرده و بیش از یک بار ازدواج می کنم تا هم آمار ازدواج بالا برود و هم دخترها از بلا تکلیفی در بیان.(همون طور که می دونید طبق آمار منتشر شده از یه جایی(منظورم یه سازمانیه) اگر همه پسرها بیان و جوگیر بشن و سرشون بخوره به در و دیوار و مزدوج بشوند تازه کلی هم دختر اضافه میاد.)

در همین راستا از تمامی علاقه مندان و واجدین شرایط وصلت با بنده دعوت به عمل می آید.

مشخصات ظاهری و باطنی خود را به همراه فیش بانکی واریزی مبلغ 10000 تومن به شماره حساب سه نقطه تا پایان وقت اداری امروز برایمان ارسال کنید،ضمنا همراه داشتن اصل کارت ملی و شناسنامه الزاماً واجب است..

کسانی که زود تر و بیشتر پول بریزند به حساب در اولویت ترند.

در ضمن جهت پایمال نشدن حقوق جماعت نسوان مهریه هم یک سکه بهار آزادی به نیت خودش و خودم قرار داده شده است.  

ازدواج

................................. 

مسابقه نیازمندی ها

بشتابید اما بپا زمین نخورید

هر کس جواب یکی از سوالات  مسابقه تک سوالی نیازمندی ها را داد برنده خوش شانس جایزه نفیس سه نقطه خواهد شد.

سوال: به نظر شما  تلویزیون های داخل راهرو برای چی نصب شده است؟؟؟؟!!!!

ما که 2 ترم هست داریم این موضوع رو بررسی می کنیم اما به نتیجه ای نرسیدیم.

نفرات برنده با ارسال جوابات خود می توانند شماره 100 نشریه سه نقطه را به صورت کاملا رایگان 5هزار تومنی دریافت کنند. 

 

شماره ۱۰۷-ستون نیازمندیها

ستون ۵ دانشگاه (طنز)-مسابقه گزینه آخر

به دنبال استقبال بی نظیر و شدید دانشجویان با حال دانشگاه از ستون پنجم دانشگاه و مسابقه گزینه آخر در همین جا مدعی میشویم که قصد جاسازی دائم این ستون را در سه نقطه داریم.در ضمن شرایط قبلی مسابقه همچنان برقرار است و جوابهاتون رو نمی خاد برامون به  سه نقطه بفرستید چون برندگان مسابقه از قبل از بچه های خودمون به طور کاملاَ اتفاقی انتخاب شدند و جای هیچ گونه بحث و بحث و بحثی  نیست و هر کی اعتراض داره بیاد تا با گونی جوابش رو بدیم.در ضمن جواب تمام سوالات گزینه آخر است.به کسی هم ربطی نداره که چرا بعضی سوالات 5 تا گزینه داره.

1.چرا اوباما ایران را تهدید از نوع هسته ای کرده است؟

الف.چون از وضعیت دانشگاه پیام نور فیروزآباد خبر نداره.

ب.چون چشم نداره پیشرفت های دانشگاه ما رو ببینده

ج.کور شود هر آنکه نتوان دید

د.گزینه آخر صحیح است.

2.چرا مهندس دیگر در سه نقطه و در ستون نیازمندی ها نمی نویسد.

الف.چون ژتون های توزیع شده کم است و اعتصاب قضا کرده است.                          

ب.چون دیگر مشکلات دانشگاه حل شده است.

ج.کم آورده و جا زده بوده است.

د.به علت سخت بودن دروس رشته ی دایتی.

ق.آخر نفهمیدیم این تلویزیون های توی راهرو برای چیه.

3.در جمله ی «دانشگاه ما ساختمان جدید دارد»فاعل جمله کدام است؟

الف. ساختمان جدید

ب. کارگران مشغول کارند لطفاَ مزاحم نشوید

ج. هر که بامش بیش زیر بناش بیشتر

د. سین در ساختمان

ق.همه موارد به جز گزینه د صحیح است.

4.کدام گزینه از عوامل پشت پرده نمی باشد غلط است.

الف.هر دو مورد      ب. هرسه مورد         ج.نمی توان اسم برد       د. چون میکوننمون تو گونی

5.علی در ساعت 5 صبح مسافت 95 مایلی بین شهرهای اِف و اِس را در 2 ساعت و با سرعت 80 کیلو متر با بدبختی طی  کرد و به شهر اف و دانشگاه پیام نور آن شهر رسید اما کلاس او لغو شده است، در اینجا علی چه حالتی دارد؟

الف. علی خام است و احتمالا ترم یکی هست.

ب.علی خام نیست اما احتمالا ترم بوقی است.

ج. حال علی بد است و احتمالا بی کار است.

د.علی احتمالا ........ است.

6.چرا بوفه دانشگاه فقط سوسیس و همبر دارد.

الف.چون چیز دیگه ای ندارد             ب. برای حفظ سلامت دانشجویان

ج.چون دانشجو ها تحصن نکردن      د.از آقای حاتمی بپرسید

7.چرا باید از حراست دانشگاه ترسید؟

الف.چون ترس داره                       ب.هرکه زورش بیش، ترسش بیشتر 

ج.چون میترسیم بریم تو گونی.

د.ما در همین جا ارادتمندی خود را به همه ی مسئولا  ابلاغ کرده و کوچیک همه هستیم.

8.چرا ساختمان جدید دانشگاهمون به صورت کج ساخته شده است.

الف.محض خنده                              ب.مهندساش فارغ التحصیل پیام نور بودن

ج. انحراف معیار از جامعه                د.تا ماهواره های جاسوسی نتوانند نخبگان دانشگاه رو رصد کنن.             ق.قدم نو رسیده مبارک.ایشالا سالن ورزشی و اجتماعات قسمتمون بشه.

 9.آیا شماره صد سه نقطه چاپ خواهد شد؟

الف.هیچکدام          ب. از فرهنگی دانشگاه بپرسید             ج.مژده مژده : شماره صد سه نقطه ، به زودی در دانشگاه و در دستان شماست.             د.با اجازه بزرگترها بببببببببببببببله

10. چرا جاهای خالی زیر خالی است؟!!!(آنها را پر کنید.)

الف) س...* .ا.... &&....ن . $.. س...وو......ررر.@ !!

ب) ... ... ..... .... !........ .... ..... ... ...!!!!

ج) .. .... ....

د) .... ...... ....، .. ...ّ. .. .... .

ه) .. .... .. ...، .. .... ..... .....! 

 

شماره۱۰۷-ستون ۵ دانشگاه

ت مثل طنز(شماره۱۰۲)-(اندر حکایات رشته ها)

 اندر حکایات رشته ها

از کلیه دانشجویان با جنبه و بی جنبه خواستاریم پس از مطالعه ی این مطلب خونسردی خود را حفظ کرده ،یک نفس عمیق کشیده و خلاصه .......

1- در ابتدا و به علت علاقه شدید و نامتناهی ما به رشته IT و کامپیوتر این دو رشته رو پردازش می کنیم.ای قبیل دانشجویان از زمره  با کلاس ترین دانشجویان دانشگاه هستند.از احترام خاصی برخوردارند،آخه به هر حال مهندسین جامعه رو تشکیل میدن.فکر می کنن آینده درخشانی در انتظارشونه و البته بی خود فکر میکنن.آینده شغلی این دانشجویان در چشم انداز چند ساله ای که داشتیم می تواند موارد زیر باشد:

گرفتن گاری به دستشان و پرسه زدن در کوچه ها به همراه فریاد : "سی دی کهنه،هارد دیسک کهنه،پلاستیک کهنه،مانیتور سوخته،مـــــــــیـــخریم"

2-مدیریت: بچه های مدیریت کلا زبانزد خوبی هستندو کاری به کار کسی ندارندو سرشون رو می ندازن چایین و می رن و میان.فکر میکنن با بلد شدن دو تا نظریه مدیریت شدن مدیر.

3-زیست شناسی:اصولا کسی رو تحویل نمی گیرن و البته کسی هم اونا رو تحویل نمی گیره.آخه اونا فکر می کنن دارن دکترا می خونن و قراره دکتر بشن و دیگرون هم فکر می کنن که بچه های زیست همش با سوسک و موش و جونورهای این تیپی سرکار دارن و همش در حال کشتن حیوونای بیچاره هستن و کلا شکارچیان جالب قبولی هستند. برای همین میوونه ی خوبی بین هم ندارن.  حرکات غیر بشر دوستانه این دانشجویان در همین جا و از طرف ما محکوم می شود.

جدیدا چیزی به نام انجمن زیست در بین آنها یافت شده است که به فعالیت های علمی می ژردازند و این برای دانشگاه ما یعنی خیلی.

4- کشاورزی: این قبیل دانشجویان بیل به دست همیشه ی پاشو توی زمینه و یه پاشونم توی دانشگاه و البته توضیح خاصی م ندارند.

5- حسابداری: خب... آدم یاد ماشین حساب میوفته.ولی خیلی از دانشجوها معتقدند که این رشته بهتر از مهندسی برق صنعتی شریف هست.از وظایف اصلی این دانشجویان شمردن پول می باشد.این قبیل دانشجویان اصولا بعد از فارغ التحصیلی می فهمند که چه اشتباه بزرگی کرده اند.

6- روانشناسی: چهره های متفکر و به اصطلاح روشنفکر دانشگاه را شامل می شوند.فکر میکنند همه آدم ها رو می شناسند برای همین هم در روابط اجتماعی شان همیشه شکست می خورند.برای همین در صورت رویت این گونه دانشجویی فرار را بر قرار ترجیح دهید.جدیدا در بین این نوع دانشجویی کم یاب نیز چیزی به نام انجمن روانشاسی رویت شده است که ما براشون آرزوی پایداری و دوام می کنیم و حمایت خودمون رو بهشون اعلام میکنیم.

7- الهیات: بروبچز الهیات در علم کلامی بسیار زبده تشریف دارند و به شما پیشنهاد می کنیم باهاشون بحث و جدل نکنید چون درسته غورتتون میدن.فکر می کنن کلید بهشت توی دستاشونه و در این دنیا مامور شدن تا انسان ها را هدایت کنند

8- کتابداری: رشته ای منحصربه فرد در هزاره سوم تاریخ بشر با دانشجویانی عاشق و دلباخته کتابو همچنین چیدن کتاب.

9- علوم اجتماعی: به یه دانشجوی علوم اجتماعی می گن می دونی فرق پفک با هواپیما چیه.طرف می گه پفک خوشمزه تره.خب دیگه تکلیف مشخصه دیگه.

10-جغرافیا:

11-حقوق: شاعر میگه "هر که زورش بیش حقش بیشتر".با بچه های حقوق اصلا هم کلام نشید و در نیوفتید وگرنه یا حقتون خورده می شه یا حقوقتون پایمال می شه.اما دانشجویان دیگر می توانند برای مطالبه حقوق از دست رفته شان به بچه های حقوق مراجعه کنند چون با فوت و فن دریافت حق کاملا آشنا هستند.

12-مهندسی ادبیات: دروصف ادبای دانشگاه هم سخن قابل عرضی را در چنته نداریم. همین بس که بروید شعر هایتان را حفظ کنید و با فردوسی و سعدی و حافظ محشور شوید. 

بقیه رشته ها هم برن آب حوض خالی کنن چون نه دیگه جاش رو داریم نه مطلبی براشون.البته اگه بهشون بر نمی خوره. تماس فرط(شاید هم فرت) 

انتشار: شماره 10۲ - آبان88 – سه نقطه – ستون ت مثل طنز

ما گر به صد رسیدیم تحویل گیر ما را(طنز)

شماره صدم سه نقطه چه شد؟؟

این سوالی است که ذهن اغلب غالب شما خوانندگان سه نقطه را هم اکنون قلقلک می دهد.

مسایل پشت پرده و جلو پرده ای نیز موجود است که در گلوی ما گیر کرده و ان قریب است که ما را خفه کند و اگر نگوییم خفه می شویم و اگر هم بگوییم باز هم خفه می شویم.پس بهتر است که بگوییم.

همان طور که نمی دونید پس از گذشت شش سال از فعالیت نشریه وزین دانشجویی سه نقطه ما دانشجویان فرهیخته و دل باخته به دانشگاه و دانشجو و امثالهم بر آن شدیم تا مثل هرسال ویژه نامه صدم که خیلی شدید هم ویژه بود را بچاپونیم.از این رو دوباره مسیرمان به پست مسئولین یونی(مخفف من در اوردی یونیورسیتی)

افتاد و مثل همیشه ما هم فاکتور به دست جهت نقد آن و گرفتن پول از این اتاق به اون اتاق پاس داده شدیم.(حالا بماند که ما چقدر نامه نوشتیم و ننوشتیم و چقدر درخواست بودجه دادیم،و از اون طرف هم مسئولین دانشگاه چقدر حال نداشته ما را گرفتند و چقدر احساسات ما را برانگیختند و چقدر ما را از زندگی مایوس کردند.خلاصه کلام این که حسابی از خجالتمون در اومدن و از کمک های مادی و معنوی شون فیض های فجیعی بردیم تا نتونستیم شماره صد رو بچاپونیم.)

اما از آن جا که تاکنون مسئولی وجود نداشته که  بدون دردسر دست نوازش و حمایتی بر سر کچل ما زده  باشد،این بار نیز ما ناکام میدان ماندیم اما بنده به نمایندگی از تمام موجودات روی زمین اعلام میکنم که ما تا ته خط هستیم و به این سادگی ها پا از میدون خالی نمی کنیم و این ستمی که در ابعاد مختلف و در طول و عرض جغرافیایی مختلف به ما شد را هرگز فراموش نخواهیم کرد و مجددا اعلام می داریم که تا کشف حقوق ضایع شده مان و مزایای مالیده شده و مخفی شده مان سکوت نخواهیم کرد..یعنی ما بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.ما بید اوریجینالیم.بببببله داداش.

خلاصه کلام این که هدف ما جلب رضایت شماست.در پایان هم از مشتاقان قلم فرسایی در این عرصه به شدت استقبال به عمل می آید .پل ارتباطی ما وبلاگ نشریه وزین سه نقطه به نشانی  

 

3-dot.blogsky.com 

 

 انتشار: شماره 101 -4 آبان88 – سه نقطه – ستون ت مثل طنز

واسه صفر کیلومترهای دانشگاه(طنز)

سلام به ترم صفری ها.(ای بابا!!چرا بهتون بر میخوره،این لقبی هست که هر دانشجویی در بدو ورودش به دانشگاه باید تا مدتی با خودش یدک بکشه.)

ورودتون رو به مرحله جدیدی از زندگی(یعنی زندگی دانشجویی) اول تبریک و بعد تسلیت می گم.تبریک به خاطر اخذ تصدیق دیپلم و لِه کردن غول کنکور و حرکت به سوی فتح قله های رفیع !! علم و دانش و انتخاب راهی برای کسب دو زار سواد، و تسلیت هم به خاطر  این که شما هنوز خام تشریف دارید و خبر ندارید که به چه "لگن دره ای"  پا گذاشتید.آخه دنیا به این پت و پهنی ،چرا اینجا رو انتخاب کردید. بنده به نمایندگی از طرف تمام دانشجوهای جهان براتون متاسفم.البته می دونم که همین جوری هِی داره بهتون بر می خوره ولی چه کار کنیم دیگه، ما ترم بالایی هستیم و احترام بهمون واجب!! و کلا بهتون توصیه می کنم به توصیه های بنده به عنوان یه ترم بالایی گوش کنید و سعی کنید بهتون بر نخوره.خب یه روزم نوبت شما میشه که بر کرسی ترم بالایی ها بشینید.

در کل امیدواریم که تا آخر ترم همین طور خوشحال و مشعوف و سرمست باشید و مثل ما وسط راه پنچر نشید.(یعنی پنچرتون نکنن)آخه اینجا طوری حالمون رو گرفتن که تا خونه سینه خیز رفتیم.  

از ما گفتن بود و از شما احتمالا نشنیدن.

در پایان هم توجه تان را به چند نکته قابل رعایت از سوی شما جدید الورودان گرامی جلب می کنم:

1.سعی کنید که خیلی گرد و خاک به پا نکنید و به چیزی گیر ندید، چون اصلا کسی حرفتون رو جدی نمی گیره و اصلا متوجه وجود ذی وجودتان نمی شود.فقط خودتونو ضایع کردید.

 2.بزارید یکی دو ترم بگذره تا یه حق آب و گل و خاک و این چیزا داشته باشید.

3.بدون هماهنگی ترم بالایی ها حتی آب هم نخورید.آخه مگه شما حترام بلد نیستید!!

4.سعی کنید تا حد امکان ماهیت ترم بوقی بودن خود را نمایان نکنید و مثل بچه های خوب سرتونو بندازید زیر و برید و بیاید.این جوری برای خودتون بهتره.

5.در پایان هم بنده به عنوان حامی دانشجویان جدید الورود از طرف سازمان ملل اعلام می کنم که کلیه حقوق دانشجویان ترم بوقی در بسته بندی های استاندارد و اوریجینال به فروش می رسد.جهت تهیه آن به همین ستون نشریه دیواری در شماره های بعدی مراجعه کنید.

به قول کلاه قرمزی ملخص همتون برم.

نوشته:ترم بوقی 5 ترم پیش  

نوشته شده برای نشریه دیواری مهر ماه۸۸

۸ ترم تا جهنم(طنز)

همون طور که خیلی هاتون می دونید یکی از عوامل مهم و قابل تامل در عقب افتادگی دانشگاه های پیام نور کمبود فضای آموزشی دانشگاه و نا مناسب بودن امکانات آن می باشد(که دانشگاه ما نیز از آن مستثنا نیست)، به طوری که سرانه فضای آموزشی دانشجویان دانشگاه پیام نور8/. متر مربع است.

این خود معضلی بزرگ هم برای دانشجویان و هم برای دانشگاه ها محسوب می شود که لطمه بزرگی به نظام آموزشی کشور وارد می کند.

فکر می کنم این عکس واضح تر از کلمات مطلب رو برسونن.عکس را ببینید تا بلکه لبخندی بر لبهاتون ولوو بشه.

 

 

در پایان هم این نکته را متذکر شوم که ستون فانوس برای نوشتن مطالب طنز به دانشجویان مشتاق و طنز نویس اجاره داده می شود،یعنی اگر مشتاق طنز نویسی هستید آستین هاتون را بزنید بالا و بپرید توی میدون.ما هم مطالبتان را با نیشی باز می چاپونیم.توی اتاق فرهنگی منتظرتونیم.  

 

شماره 9۵-۳اردی بهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس

پس لرزه های تحول سه نقطه ای...

پس از دیدن کلی تغییر و تحول  و پیشرفت که توی کشورمون به رخیدن پیوست ما هم با خود اندیشیدیم و دیدیم در جا زدن کار بسیار بدی هستش در نتیجه تصمیم گرفتیم یک کمی توی این نشریه تغییر و تحول ایجاد کنیم.در نتیجه یک زلزله ی چند ریشتری در سه نقطه ایجاد کردیم و طرح های اولیه و دومیه را به اجرا گذاشتیم.(البته طرحهای  تغییر و تحول اصلی با کمی تاخیراجرا خواهد شد)از این رو و آن رو از کلیه دوستان،دشمنان،دانشجویان،خوانندگان و دانشمندان محترم و محترمه تقاضای شدید اللحنی می شود که هر گونه پیش نهاد و پس نهاد و انتقاد و از این جور حرفها دارند  به ما ابلاغ کنند تا بلکه ما دچار تغییر بشویم و از درجا شدن رهانیده شدیم.

در پایان هم این نکته را متذکر میشوم که ستون فانوس(که به زودی های زود تغییر نام خواهد داد) برای نوشتن مطالب طنز به دانشجویان مشتاق و طنز نویس اجاره داده می شود،یعنی اگر مشتاق طنز نویسی هستید آستین هاتون را بزنید بالا و بپرید توی میدون.ما هم مطالبتان را با نیشی باز می چاپونیم.توی اتاق فرهنگی منتظرتونیم  

شماره 9۶-۹ اردیبهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس

مزدوج ها به بهشت نمی روند...(طنز)

این هفته یه خورده ای پنچریم.علتشم بماند که گیردادن ها هستش.اصلا به من چه که گیر میدن.مگه به قول دوستم همه چیز رو من باید بگم.در کل این هفته هم به خاطر این که کم نیاریم مثل همیشه به ازدواج گیر دادیم تا عریضه مان خالی از عرایض نباشه.

تا حالا دقت کردید.هرکس می خاد درباره مشکل جوونا حرف بزنه یه راست می ره سراغ مساله ازدواج(مثل خود بنده).واقعا که ذهن مردم خیلی کج و کوله شده(البته دور از جون شما،زبون بنده لال) که فکر می کنن مشکل اصلی جوونا فقط و فقط ازدواجه و چپ می رن و راست میان به این ازدواج بیچاره گیر می دن.والو جوونای ما مشکلای مهمترترتر از ازدواج هم دارن.بهتره اول بیاییم مشکلات قبل از ازدواج جوونا رو حل کنیم بعد بریم سراغ اصل موضوع که همون امر محترم و مبارک ازدواج هستش.اگه سازمان های مربوطه از همون اولش به جای تشکیل این انجمن ها و کمیته ها و سازمانها که با پسوند و پیشوند ازدواج جوانان و غیره هست میشستن یه راه حل اساسی برای حل مشکل جوونا می کردن الان  نسل جوونای مشکل دار مون مثل دایناسورها منقرض شده بود.من واقعا به سهم خودم متاسفم. 

 

شماره 9۸-۲۳ اردیبهشت۸۸-سه نقطه-ستون فانوس